کتاب ژرفای زن بودن نوشته مورین مورداک، الگویی که برای سفر قهرمانی زن در کتاب ژرفای زن بودن آورده شده است تاحدی از الگوی سفر جستجوگرانه و قهرمانانه کمپبل گرفته شده است. اما زبان و مراحل آن ویژه زنان است و الگوی ظاهری آن خیلی زنانه بهنظر میرسد.به عقیده مورداک سفر زن قهرمان از مرحله جدایی از بخش مردانه یعنی جدایی از ارزشهای سنتی زن بودن مانند خانهداری، مادری و وابسته بودن شروع میشود و پس از همانندسازی با بخش مردانه، روبهرو شدن با دشواریهای این سفر و کسب موفقیت، بار دیگر نیازمند بازگشت به بخش زنانه خود است و بالاخره به یکپارچه کردن بخش زنانه و مردانه خود میپردازد، دوگانگی را پشت سر گذاشته و به تمامیت وجود خود دست مییابد.
دختربچهها خیلی زود یاد میگیرند که برای جلب تأیید و تحسین پدر، باید چه بازیهایی انجام دهند. آنها ممکن است خود را باهوش، زیرک، محجوب و اغواگر نشان دهند. اولین مردی که دختر به او ابراز علاقه میکند پدر اوست. پاسخی که پدر به ابراز علاقۀ او میدهد برای رشد جنسی دختر بسیار حیاتی است. گرما، بازیگوشی و عشق پدر برای رشد جنسی سالم دختر بسیار مهم است. در غیر این صورت اولین دلبستگی یعنی مادر، همچنان موضوع عشق اولیه و اصلی او باقی میماند. از سوی دیگر سلطهجویی، تملکطلبی و انتقاد پدر از دختر میتواند در آینده، رشد جنسی و علاقه دختر را به جنس مخالف مخدوش یا نابود سازد.
پدری که نقش طبیعی خود را به عنوان حامی جنسیت دختر جوان خود نادیده میگیرد، بیشتر به روحیه دختر آزار میرساند و به علت نیاز به سلطۀ مذکر، رشد جنسی عادی دختر را از طریق معاشرت با محارم متوقف میکند. چنین دختری باید بقیۀ عمر خود را صرف باز پسگیری جنسیت خود کند و این واقعیت را که به عنوان زن از حقوقی برخوردار است درک نماید.