کتاب مادر برام قصه بگو

تاریخ شفاهی گروه سرود آباده شیراز

امتیاز
5 / 0.0
خرید چاپی
80,000
10%
ت 72,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب مادر برام قصه بگو

کتاب مادر برام قصه بگو؛ تاریخ شفاهی گروه سرود آباده شیراز است.
کار هنری‌ گروه سرود آباده آنچنان در بین مردم محبوبیت داشته که بعد از گذشت حدود سی سال هنوز مردم از آن به نیکی یاد می‌کنند، حتما ارزش تاریخ‌نگاری و خاطره‌نگاری دارد؛ هم به عنوان ثبت بخشی از تاریخ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و هم به عنوان تجربه‌نگاری برای استفاده در حال و آینده.

آنچه باعث شهرت احمد توکلی، مربی گروه سرود و به تبع آن گروهش شد، چند سرود در اواسط دهه شصت بود که معروف‌ترینشان، سرود «مادر» یا «قصه بابا» بود که در اواخر سال ۱۳۶۶ ساخته شد. این سرود به همراه سرودهای «آلاله»، «دلیران تنگستان» و «یل شیردل»، محبوبیت ویژه‌ای بین مردم ایران پیدا کرد. محبوبیتی که نام «گروه سرود آباده» را بر سر زبان‌ها انداخت.

سرودهایی که به صورت رسمی اجرا شده و در متن کتاب مادر برام قصه بگو به آن اشاره شده و همچنین بخش‌هایی از سرودها که اعضای گروه در جلسات مصاحبه خوانده‌اند، در قالب QR code به صورت صوتی یا تصویری در کنار متن گنجانده شده است. »

بخشی از متن کتاب مادر برام قصه بگو

اجرای‌دریایی!

غلامرضا سازگار: ساعت ده صبح نوبت اجرای ما بود و حالاباید خیلی شیک ومرتب می‌رفتیم روی سن و سرودمان را به‌صورت رسمی تو سالن مسابقات اجرا می‌کردیم.

امید گلزار: سالن بزرگ و روبازی بود که کف آن را تعداد خیلی زیادی از این صندلی‌پلاستیکی‌ها چیده بودند و دورتادورش هم چند تا سیستم صوتی بزرگ گذاشته بودند. یک سن بزرگ هم روبه‌روی صندلی‌ها بود. همه به یک ستون ازپله‌های آن رفتیم بالاو از صف آخر شروع کردیم به ایستادن تا رسید به صف اول. یعنی چند صفی که داشتیم. از آخر پر می‌شد می‌آمد به صف اول. بنابراین آخرین نفرگروه معمولاً یا آقای توکل بود. یا آقای نظری که تک خوان بودند.

محمدحسین توکل: تک خوان این سرود من بودم و آخرین نفرهم من ایستادم تو صف. داورها پایین, پشت میزهایشان نشسته بودند و اعضای گروه‌های دیگر استان‌ها هم داخل سالن روی صندلی‌ها نشسته بودند. می‌شود گفت این اولین اجرای جدی ما بود و طبیعتاً خیلی اعتمادبه‌نفس نداشتیم و استرسی می‌شدیم. حداقل من این‌طوری بودم. بقیه بچه‌ها را نمی‌دانم؛ شاید آن‌ها استرسی نمی‌شدند. البته بعدها که کمی پخته‌تر شدیم. دیگرکاری به این نداشتیم که چه‌کسی جلوی ما نشسته.

کتابشناسی ملی :
7420988
شابک :
978-622-668990-8
سال نشر :
1400
صفحات کتاب :
391
کنگره :
‫‬‭ML400
دیویی :
789/30922

کتاب های مشابه مادر برام قصه بگو