چارلز دیکنز نویسنده بزرگ بریتانیایی است و از مفاخر ادبیات انگلیسی به حساب می‌آید. بسیاری از داستان‌های او در دوران کودکی قهرمان‌هایش می‌گذرد. از نوشته‌های دیگر او می‌توان به «اولیور تویست»، «آرزوهای بزرگ»، «سرود کریسمس» اشاره کرد که در تمام آن‌ها نقش نمادین کودک و دوران کودکی آشکار است.
رمان «دیوید کاپرفیلد» روایت زندگی شخصی دیکنز است. داستانی که از کودکی دیوید آغاز می‌شود و تا بزرگسالی او ادامه می یابد. دیکنز، دیوید کاپرفیلد را «کودک موردعلاقه خود» می‌نامد و منتقدان آن را زیباترین توصیف دیکنز از دوران کودکی می‌دانند.

شخصیت دیوید کاپرفیلد میانسال داستان را از زاویه دید اول شخص روایت می‌کند و از مرگ پدر، پیش از تولدش، ناپدری خوش قلب اما لاابالی‎اش و مشقت کار کردن در کودکی می‌گوید. وقتی به صحبت‌های دیوید گوش می‌دهیم متوجه معصومیت او می‌شویم و پی می‌بریم که چطور این کودک معصوم خطا می‌کند، عمق می‌یابد و بالغ می‌شود. نقطه قوت این رمان شخصیت‌های آن هستند که به خوبی شکل یافته‌اند و داستان را به شاهکاری ادبی تبدیل کرده‌اند.
دیکنز روزنامه‌نگار بوده و همواره مسائل اجتماعی را دغدغه خود می‌دانسته و این مسئله در آثارش دیده می‌شود. این رمان در اوایل انقلاب صنعتی اروپا نوشته شده است و چارلز دیکنز در بطن ماجرای زندگی دیوید کاپرفیلد، دگرگونی شرایط اجتماعی آن دوران و اتفاقاتی چون سلطه سرمایه‌داری، اختلاف طبقاتی، فقر و مهاجرت به شهر را برای شنونده‌اش ملموس می‌سازد.

گزیده کتاب دیوید کاپرفیلد

«من روز جمعه، 12 شب به دنیا آمدم. می‌گویند درست وقتی ساعت شروع به نواختن کرد، من هم گریه کردم. پرستار و عاقله زن‌های همسایه می‌گفتند که چون من در آخرین ساعت‌های جمعه شب به دنیا آمدم، سرنوشت نحسی در انتظارم است!
شش ماه بعد از این که پدرم چشم از جهان فرو بست، من در ده بلاندرستون سفِک یا همان اسکاتلند چشم به جهان گشودم. با این که پدرم را هرگز ندیده بودم، اما در بچگی به سنگ قبر سفید او در حیاط کلیسا خیلی اُنس گرفته بودم.»

زبان و ادبیات انگلیسی کتاب چاپی ادبیات داستانی داستان داستان تاریخی فهرست کتاب ها با برترین «شخصیت های شرور»