کتاب کاربرد مهارت‌های زندگی نوشته آنیتا برنسون و ترجمهٔ اعظم شمسی و همکاران ایشان، اثری آموزشی و روان‌شناختی است که با هدف ارتقای سلامت روان و اجتماعی افراد تدوین شده است. این کتاب به‌ویژه برای دانش‌آموزان، مربیان، مشاوران، والدین و فعالان حوزهٔ آموزش و بهداشت روان بسیار کاربردی است.

در این کتاب، نویسنده مفهوم «مهارت‌های زندگی» را به عنوان مجموعه‌ای از توانایی‌ها و استعدادهای فردی معرفی می‌کند که به انسان کمک می‌کند رفتاری برگزیند که برای سلامت وی مفید است و بتواند الزامات و مشکلات زندگی روزمره و روابط را به طور مؤثر مدیریت کند. مهارت‌هایی مثل کنترل استرس، مدیریت هیجانات، حل مسئله و...

برنسون مهارت‌های زندگی را در سه حوزه‌ی اصلی دسته‌بندی می‌کند:

هیجانی – شامل خودآگاهی، مدیریت هیجان‌ها و کنترل استرس
شناختی – شامل حل مسئله، تصمیم‌گیری، تفکر انتقادی و خلاقیت
ارتباطی – شامل ارتباط مؤثر، همدلی و تعامل اجتماعی

نویسنده تأکید می‌کند که پرورش این مهارت‌ها نه‌تنها باعث افزایش اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس و خودکارآمدی می‌شود، بلکه زمینه‌ساز سلامت روان، روابط مثبت انسانی و پیشگیری از مشکلات رفتاری و روانی نیز هست. کتاب کاربرد مهارت‌های زندگی با بیانی ساده و کاربردی، به خواننده می‌آموزد چگونه در زندگی شخصی و اجتماعی خود تصمیم‌های بهتری بگیرد، هیجاناتش را مدیریت کند، ارتباطی مؤثر برقرار سازد و در نهایت، زندگی متعادل‌تر و شادتری داشته باشد.

بخشی از کتاب کاربرد مهارت های زندگی

شناخت خویشتن به ما این توانایی را می‌دهد تا پیش‌بینی کنیم چه واکنشی به موقعیت‌های مختلف در زندگی خواهیم داشت. وقتی آماده باشیم، می‌توانیم موقعیت‌ها، اعمال و نگرش‌هایی را برگزینیم که در دستیابی به اهدافمان کمکمان می‌کنند.

برای مثال، درک مفهوم مدیریت زمان آسان است و دانش‌آموزان اغلب در آن موفق هستند.

وقتی نوجوانان بدانند در طول روز چه زمانی هوشیارتر هستند، می‌توانند طوری برنامه‌ریزی کنند تا در آن زمانها درس بخوانند. به جای این که تفریح را کاملا کنار بگذارند می‌توانند از آن برای تجدید قوا بهره بگیرند. افراد باید از خودشان بپرسند: «آیا من هنگام عصر آرام‌تر هستم؟» پس چون ذهنم آن زمان هوشیارتر است. می‌توانم مسائل پیچیده تر را عصرها انجام بدهم.

اکنون تمام افراد را در نظر بگیرید گاهی حتی والدین، که قادر به نه گفتن نیستند. امکان دارد این ویژگی شما هم باشد. اغلب برای این افراد اتفاق می‌افتد که دیگران مخصوصاً فرزندانشان را تحمیل‌کننده، مخل آسایش با بدقلق توصیف کنند؟ در حالی که وقتی فرصت شناخت این ویژگی شخصیتی را پیدا کنند: «نمی‌توانم به فرزندم به بگوییم» می‌توانند رویکرد متفاوتی در روابط خود در پیش بگیرند و حتی اگر بخواهند آنها را تغییر بدهند.

خرید لذت بخش