کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
- چاپی
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
خاطرات یک لباس شخصی، از آن خاطره ها نیست که هر جایی شنیده باشی! خاطراتی واقعی از وسط معرکه است؛ از همان که وقتی میخوانی تا یک هفته مات و مبهوتی که مگر میشود؟! کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2 نوشته صادق خزایی میباشد و انتشارات سدید آن را به چاپ رسانده است.
- معرفی کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
- دانلود کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
- خلاصه کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
- خرید کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
معرفی کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
بعضی کتابها خیلی زود بر سر زبانها میافتد. کتابهایی که بسیار خواندنیاند، اما گاهی در شلوغی روزمره فرصتی برای خواندنشان پیدا نمیکنیم. کتاب «خاطرات یک لباس شخصی» نوشته صادق خزایی و منتشر شده توسط نشر سدید، یکی از همین معدود کتابهاست که خواندنش تجربهای متفاوت از روایت جنگ را به همراه دارد.
این اثر مجموعهای از خاطرات نویسنده در خلال حضور در سوریه و مقابله با گروه تروریستی داعش است. این روایت نه از نگاه همسر، مادر یا همرزم یک شهید، که مستقیماً از زبان کسی بیان میشود که خود در میدان بوده؛ کسی که هر لحظهی نبرد، ترس، تردید و امید را با گوشت و پوستش لمس کرده است..
خزایی در این کتاب، تصویری واقعی و بیپیرایه از جنگ ارائه میدهد؛ نه با شعار و اغراق، بلکه با نگاهی انسانی و نزدیک. خواننده در خلال سطرها با ترس و شجاعت آدمهایی روبهرو میشود که جنگ، آنها را به طرز دردناک و در عین حال باشکوهی بزرگ کرده است.
دانلود کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
نسخه الکترونیک این کتاب با استفاده فایل کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2 pdf تولید و عرضه شده است. این فایل را در نرم افزار فراکتاب دانلود کنید.
خلاصه کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
در این اثر، نویسندهای که خود از رزمندگان جبهههای مقاومت در سوریه و عراق است، با نگاهی عمیقاً شخصی و انتقادی، پرده از تجربیات بیپیرایه و دست اول خویش برمیدارد. او از همان آغاز بر این حقیقت تأکید میورزد که حضورش در این صحنههای نبرد، نقطهعطفی سرنوشتساز در زندگیاش بوده است.
نگارنده با صراحتی قابل تأمل، به ناکافی بودن حتی هزاران جلد کتاب و شنیدهها در درک واقعیت جنگ اعتراف میکند. از نگاه او، ورود به میدان جنگ، تمام دانستههای پیشین او را دربارهی مفهوم جنگ، رزمندگی و شهادت در هم میریزد و او را با حقیقتی تلخ و گیجکننده روبرو میسازد: «هیچ تطابقی بین خواندهها و شنیدههایم با واقعیت جنگ وجود نداشت.»
این کتاب، سفر درونی نویسنده را برای درک رفتارها و ایثارهای بزرگان و شهدایی که پیش از این قادر به هضم افکارشان نبود، به تصویر میکشد. او از «مبتلا شدن» به همان افکار و منشها پس از بازگشت از جبهه سخن میگوید و آن را ذات جنگهای عقیدتی میداند. از جسورانهترین بخشهای این خاطرات، توصیف فداکاریهای غیرقابل باور، مانند کنار گذاشتن کنکور دکترا در آخرین لحظات تنها برای اطمینان از حضور در جبهه است؛ عملی که خودش نیز تا پیش از تجربه مستقیم جنگ، آن را درک نمیکرد.
نویسنده با بیانی تکاندهنده، از «لهکننده» و «دیوانهکننده» بودن جنگ میگوید؛ از درد از دست دادن دوستان نزدیک در عرض ساعاتی کوتاه و فقدان امکان حتی سوگواری درست. او به شکلی بیسابقه، از ترک برخی واجبات دینی در شرایط سخت جنگی سخن میگوید و تصویر آرمانی و رمانتیک رزمندهی همیشه در مناجات را به چالش میکشد.
یکی از برجستهترین مضامین این کتاب، تحلیل بیطرفانهی او از دشمن است. او قاطعانه باور رایج درباره «ضعیف و زبون» بودن دشمن را رد کرده و با اشاره به آیه «لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی»، داعشیان را افرادی عمیقاً معتقد و سختکوش توصیف میکند که گاهی به حکمت الهی و به دلیل همت والایشان پیروز میدان میشدند.
در نهایت، این اثر بیش از آنکه یک تاریخنگاری یا خاطرهنویسی معمولی باشد، تلاشی است شجاعانه برای انتقال «حس» و واقعیتهای ناگفته و تأییدنشدهای که به باور نویسنده، در هیچ شرایطی جز تجربه مستقیم قابل درک نیستند. هدف اصلی او نشان دادن چهره واقعی جنگ، به عنوان «زشتترین اخلاق جوامع بشری» و همچنین ترسیم بخشی از مظلومیت راستین شهدای مدافع حرم است. کتاب «خاطرات لباس شخصی 2»، روایتی، بیپرده و به دور از هرگونه پیرایه برای خوانندهای است که به دنبال شنیدن صدایی متفاوت از پشت خط مقدم است.
فهرست کتاب
مقدمۀ نویسنده
در آرزوی وصل...گردان صابرین خراسان
در آرزوی وصل... با فاطمیون
دوباره برزخ.......
بدبختیهای قبلِ رسیدن به زینبیه..
دوباره بَرزخ..
خوشا آن دم که با ما یار خوش بود... (خان طومان)
دوباره برزخ.....
بازماندم از روزگار وصل خویش... (نیروی انسانی)
تلّ زین العابدین... (آوارگی)
پایان نامه
تصاویر
برشی از متن کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
آفتاب به سمت ما می افتاد و کار تک تیراندازهای معدود اما بسیار حرفه ای دشمن شروع میشد. پشت سرهم مجروح میگرفتند مجروح هایی که غالباً به خاطر پناه نگرفتن و تردد نابجا و غیرضروری مجروح میشدند یک نفر که مجروح میشد، هشت نفر دست و پایش را میگرفتند تا به سمت عقبه ببرندش. باز در مسیر رسیدن این جماعت به آمبولانس، دو نفر دیگر را هم میزدند و چون اصلاً چیزی به نام آرامش وجود نداشت، به جای اینکه بروند در سنگرهایشان و دقیق و منظم دنبال تک تیرانداز دشمن بگردند و مثلاً تلاش کنند که بزنندش، همین طوری دسته جمعی به سمتی که احساس میکردند محل فرضی تک تیرانداز دشمن است شلیک میکردند.
بعد از این تیراندازیها و خمپاره زدنهای بی هدف دشمن هم شروع به زدن خمپاره و کپسول میکرد و مجدداً چون هیچکس جان پناه نداشت و در سنگر نبود، باز مجروح و باز شهید و باز انتقال به آمبولانس و باز همان داستان قبلی! وضعیت تل دوم را در یک کلام فقط به آشفتگی محض میشود توصیف کرد.دومین شب متوالی از راه میرسید و کماکان به علت آماده نشدن تجهیزات لازم امکان تحویل گرفتن خط از عراقیها فراهم نشد. باز هم برای من فرصت خوبی بود تا با ماندن در خط پیش عراقیها وضعیت را بهتر درک کنم.
خرید کتاب خاطرات یک لباس شخصی 2
نسخه این کتاب را از طریق سایت یا نرم افزارهای فراکتاب خریداری کنید.

