شرم و خشم در روان درمانی
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب شرم و خشم در رواندرمانی
به نظر میرسد دو هیجان شرم و خشم، نقش مهمی در تغییرات درمانی دارند. چگونگی کار با این دو هیجان، اغلب اوقات برای درمانگران و مراجعان با چالشهایی همراه بوده است. نویسنده در کتاب شرم و خشم در رواندرمانی به این هیجانات، به رابطۀ آن ها با یکدیگر و چگونگی کار با آن ها با هدف ایجاد تغییر میپردازد. درمانگران، غالباً یا از اهمیت شرم در اختلالات روانشناختی غفلت کردهاند و یا از آن اجتناب کردهاند، زیرا شرم برای مراجع درد ایجاد میکند معمولاً، درمانگران از شرم دوری میکنند؛ زیرا نمیدانند که چگونه باید با آن برخورد کنند.
از سوی دیگر، خشم که احتمالاً نامطلوبترین هیجان اجتماعی است و غالباً با پرخاشگری اشتباه گرفته میشود، بهعنوان هیجانی در نظر گرفته میشود که باید کنترل شود. در اثر حاضر، به این مسئله پرداخته خواهد شد که چگونه باید مراجع و درمانگر به شرم و خشم نزدیک شوند و چقدر این دو هیجان وابستگی عمیقی به همدیگر دارند. این رویکرد به درمانگران کمک خواهد کرد تا با هر دو هیجان هم به طور جداگانه و هم در کنار همدیگر کار کنند تا تغییر درمانی تسهیل شود.
در نهایت اینکه، شواهد خوبی وجود دارد که شرم میتواند منجر به غضب شود و چرخۀ شرم - غضب مستند شده است، بنابراین حائز اهمیت است که موقع مواجهه با خشم، آن را محافظتکنندۀ شرم بدانیم. با وجود این، خجالت و شرم، افراد را از قاطع بودن و ابراز خشم توانمندکننده باز میدارند. کتاب شرم و خشم در رواندرمانی انواع مختلف شرم و خشم را از هم متمایز کرده و دربارۀ چگونگی تعامل آنها بحث خواهد کرد. درک این تمایز به درمانگران کمک میکند تا تشخیص آنچه در هر لحظه از جلسۀ درمانی اتفاق میافتد را پردازش کرده و آنها را در نحوۀ مداخله راهنمایی میکند.
گزیده کتاب شرم و خشم در رواندرمانی
هرکدام از شرم و خشم، بهنوبة خود مهم هستند و رابطۀ پیچیدهای را در جامعه، در بیماری و در تغییر درمانی ایفا میکنند. تجربۀ اساسی شرم، اغلب در خشم تظاهر مییابد. افراد خشم را راحتتر از شرم احساس میکنند. همانند گریۀ نوزاد پریشان، خشم میتواند واکنشی باشد به درد هیجانی مثل شرم یا ابزاری برای پرتکردن حواس از آن. خشم ممکن است آن سیگاری باشد که توجه فرد را از درد منحرف میکند. همچنین خشم میتواند ظرفیت ارتباط و صمیمیت ما را مختل کند و حتی ممکن است برای دورشدن از دیگران مورداستفاده قرار بگیرد. دوباره یادآوری میکنم که خشم را، می¬توانیم محافظی در مقابل شرم در نظر بگیریم (کافمن، 1996؛ پاویو، 1999). از سوی دیگر، افراد معمولاً از خشمی که دارند احساس شرم یا گناه میکنند . از آنجاییکه خشم در غالب اوقات از منظر اجتماعی هیجان غیرقابل قبولی است، افراد از اینکه در نگاه دیگران بهعنوان شخصی دیده شوند که کنترل خود را از دست داده، احساس شرم میکنند.
در غالب اوقات، شرم و خشم به ترتیب ظاهر میشوند و با هم تعامل دارند. هنگامی که افراد احساس بیکفایتی یا کمبود داشته باشند، برای محافظت از خودشان خشمگین میشوند و ممکن است بعداً از اینکه عصبانی شدهاند، شرم کنند. این توالی بهنوعی چرخۀ شرم ـ غضب را ایجاد میکند و همین چرخه نیز میتواند به خشونت، خشونت خانگی و مانند آن بینجامد؛ اما خشمی که ابراز یا تصدیق نشود، ممکن است به عدم قاطعیت، کنارهگیری، ناامیدی و افسردگی منجر شود؛ بنابراین، درمانگران باید ملاحظه کنند که با چه نوع شرم و خشمی سروکار دارند و این دو هیجان چه تعاملی با یکدیگر دارند.