دانلود کتاب نقد جامعه شناختی نمایشنامه های دهه چهل
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب نقد جامعه شناختی نمایشنامه های دهه چهل
کتاب نقد جامعه شناختی نمایشنامه های دهه چهل نوشتهٔ فرزانه حیدری میباشد و انتشارات حکمت و عرفان این کتاب در حوزهٔ جامعهشناسی هنر و ادبیات را منتشر کرده است.
فرزانه حیدری کتاب نقد جامعه شناختی نمایشنامه های دهه چهل را در پنج فصل نگاشته که عنوان آنها عبارت است از «جامعهشناسی ادبیات»، «نمایشنامه و ادبیات نمایشی»، «مروری بر ایرانِ دههٔ چهل»، «نقد و بررسی نمایشنامههای برگزیدهٔ دههٔ چهل» و «جمعبندی و نتیجهگیری». نمایشنامههایی که در کتاب حاضر مورد نقد قرار گفتهاند «چوب زیر بغل» نوشتهٔ بهمن فرسی، «افول» نوشتهٔ اکبر رادی، «چوببهدستهای ورزیل» نوشتهٔ غلامحسین ساعدی، «چهار صندوق» نوشتهٔ بهرام بیضایی، «لونهٔ شغال» نوشتهٔ علی نصیریان، «آموزگاران» نوشتهٔ محسن یلفانی، «آنجا که ماهیها سنگ میشوند» نوشتهٔ خسرو حکیم رابط و «حفره» نوشتهٔ ناصر ایرانی هستند.
گزیده کتاب نقد جامعه شناختی نمایشنامه های دهه چهل
آشنایی من با نوع ادبی نمایشنامه به سالهای دور کودکی باز میگردد، وقتی که پدر از جبهۀ جنگ نوار کاست شهر قصه را برایم سوغات آورد. اگرچه در آن سن و سال فهم کودکانۀ من به عمق مفاهیم این تراژدی پی نمیبرد، اما همیشه با شنیدنش غمی بزرگ مرا، که کودکی تنها بودم، فرا میگرفت. همدم شبهای من صدای شخصیتهای شهر قصه بود و تصویرهایی که در ذهن و دنیای خیال میساختم. به مرور زمان خاطرۀ آن در ذهنم کمرنگ و کمرنگتر شد تا اینکه کاملاً رنگ باخت.
وقتی که موضوع رسالۀ دکتریام را نمایشنامههای دهۀ چهل انتخاب کردم. ضمن تحقیق بر روی تاریخ نمایش و نمایشنامه نویسی توجه ام به دورۀ درخشان نمایشنامه نویسی دهۀ چهل جلب شد. لازم بود تک تک نویسندگان این دوره و آثارشان را بررسی کنم، تا بتوانم اثری که مناسب نقد جامعه شناختی است، بیابم. وقتی نوبت به بیژن مفید رسید ناگهان به شهر قصه برخوردم. تحقیق و پژوهش را رها کردم و شهر قصه را از ابتدا تا انتها با چشمانی نمناک از اشک به یاد پدر خواندم. تمام آن تصاویر مبهم و دور دوران کودکی در ذهنم روشن و جاندار شد.
امروز باور دارم همین پس زمینۀ ذهنی کودکی در ضمیر ناخودآگاهم که پدر در آن نقش داشت مرا به سوی نوع ادبی نمایشنامه سوق داد. این کتاب ادای سهم کوچکی است، به نقش محوری پدر و مادرم در شکل گیری و ادامۀ راه من در زندگی. بی گمان پشتیبانی پدر و فداکاری مادر دو بال پرواز من بوده و هست.

