0.0از 0

روح الامین

سید مقاومت از زبان سید مقاومت

۷۸٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب روح‌الامین

بی‌گمان هیچ‌کس را توانایی آن نبود که چون سیدمقاومت، سیدمقاومت را به جهان بنمایاند؛ آن اسطوره‌ای که کلامش معجزه می‌آفرید و تعبیرهایش زمین را به لرزه می‌انداخت. چه کسی فصیح‌تر و دقیق‌تر از خود سیدحسن نصرالله می‌توانست از عظمت سید بگوید؟ پاسخ این پرسش را، کتاب روح‌الامین می‌دهد؛ اثری که با غور در دریای ژرف و شگفتِ بیش از ۱۷۰ ساعت سخنرانی، مصاحبه و گفت‌وگوهای او، سید را بی‌هیچ پیرایه‌ای، به زبان خودش به تصویر می‌کشد. روح‌الامین، زندگینامه‌ای خودگفته است که بر بنیاد همان ساعت‌ها مصاحبه‌ی صوتی شکل گرفته و روایتی دست‌اول از کودکی تا دو هفته پیش از شهادت سید را در بر می‌گیرد. این اثر نه زندگینامه‌ای صرف است، نه تحلیلی نظامی و نه مستندی سیاسی؛ بلکه تلفیقی ناب است از روایت‌های تاریخی، تجربه‌های زیسته و تحلیل‌های موشکافانه که همگی بی‌واسطه از زبان سیدحسن نصرالله جاری شده‌اند.

در این کتاب، او از زادگاه و تحصیل در نجف تا پیوند ناگسستنی با انقلاب اسلامی ایران، نبرد ۳۳ روزه، رهایی جنوب لبنان و خاطرات نبردهای مقاومت سخن می‌گوید و تحلیل‌های شخصی خود را از فراز و نشیب‌های تاریخ حزب‌الله، دیدارهای سرنوشت‌ساز با بزرگانی چون شهید سلیمانی، آیت‌الله بهجت، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بازمی‌گوید. آنجا که سخن سید به پایان می‌رسد، پاورقی‌های مستند ــ مانند روایت شهادت فرزندش یا اظهارات شهید سلیمانی از او ــ نقاب از ناگفته‌ها برمی‌دارند. یکی از درخشان‌ترین بخش‌های ناشنیده‌ی کتاب، روایت مستقیم سید از استخاره‌های آیت‌الله بهجت است که سرنوشت‌سازترین تصمیماتش ــ از جمله پذیرش دبیرکلی حزب‌الله ــ را رقم زد.

روح‌الامین، گنجینه‌ای است برای آنان که می‌خواهند سید را از زبان خودش بشناسند؛ منبعی معتبر که نقش بی‌بدیل او در امنیت ایران و آرزوی پرشورش برای سخن گفتن بی‌واسطه با مردم ایران را آشکار می‌سازد. این کتاب، سنگ بنای درک پیوند ناگسستنی ایران و لبنان است و نشان می‌دهد که این اتحاد چگونه جان گرفت و جاودانه خواهد ماند.

گزیده کتاب روح‌الامین

آن روز در حالی سخنرانی کردم که بسیار اصرار داشتم حتی یک قطره اشک نریزم و کاملا معمولی و مسلط باشم. همین توقع هم میرفت. با وجودی که عرق کرده بودم و عرق روی چشمهایم رسیده بود و اذیتم میکرد، حاضر نبودم با دستمال کاغذی صورتم را خشک کنم تا مبادا اسرائیلیها این تصویر را پخش کنند و با سوءاستفاده از آن، بگویند فلانی دارد برای پسرش گریه میکند.

در آن لحظه تا این اندازه خودم را در جنگ تبلیغاتی و روانی با دشمن، رسانههای اسرائیلی و سایر رسانهها حاضر میدیدم؛ وگرنه اصل بر این نیست که انسان گریه نکند، متأثر نشود و عاطفهاش را ابراز نکند. این عکسالعملها بسیار طبیعی است. من همیشه به برادران سفارش میکنم وقتی به خانهی شهدا میروید، بگذارید آنها گریه کنند و عواطفشان را ابراز کنند. این یک موضوع انسانی و کاملا طبیعی است. پیامبر ما (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز با از دست دادن فرزندشان چنین کردند. اینطور نیست که ما گریه بر اهلبیت را قبول داشته باشیم و با گریه برای فرزندانمان مخالف باشیم. عکسالعمل من مربوط به روز اعلام شهادت بود. همین حالا اگر مراسم یا ختمی باشد و کسی خاطرهای از هادی بگوید، ممکن است احساساتی بشوم و مشکلی ندارم در مقابل مردم یا دوربین برای پسرم گریه کنم.