5.0از 5

نگاهی بنیادین به نسبت اخلاق و فناوری اطلاعات

۱۵٬۰۰۰
خرید
  • چاپی
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب نگاهی بنیادین به نسبت اخلاق و فناوری اطلاعات 

کتاب نگاهی بنیادین به نسبت اخلاق و فناوری اطلاعات نوشته سیدمحمدمهدی میرباقری می باشد و انتشارات تمدن نوین اسلامی آن را به چاپ رسانده است. این اثر یک بررسی عمیق و بنیادین از ارتباط بین اخلاق و فناوری اطلاعات است. این کتاب با تأکید بر نقش اخلاق در توسعه و استفاده از فناوری‌های اطلاعات، به دنبال پاسخ به چالش‌های اخلاقی ناشی از پیشرفت‌های تکنولوژیکی است.

نگاهی بنیادین به نسبت اخلاق و فناوری اطلاعات شامل چهار گفتار علمی استاد سیدمحمدمهدی میرباقری است که سه گفتار آن در تاریخ 1383/11/27 ، 1384/5/3 و 1385/9/25 در همایش های مرکز تحقیقات مخابرات ایران و گفتار چهارم در تاریخ 1385/12/19 در نشست «فرهنگ و رسانه های دیجیتال» ارائه شده است.

در گفتار یکم، از پیوند »اخلاق توسعه» و»«فناوری اطلاعات» سخن گفته شده است. توسعه در دنیای کنونی را می‌توان فرایند جامع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دانست که هدف از آن، بهبود مستمر رفاه مادی همه انسان‌ها بر پایه مشارکت فعال و هدفمند در توسعه و توزیع منافع حاصل از آن است؛ بر این اساس و از نگاه اسناد بین‌المللی، «توسعه»، اصلی‌ترین حق جامعه بشری به شمار می‌رود و حقوق دیگر مانند «حق آزادی» را باید در چارچوب »حق توسعه» معنا کرد.

در گفتار دوم، ابعاد بیشتری از منزلت اخلاق در فناوری اطلاعات شکافته می‌شود تا بتوان آثار تکامل الهی در ساحت فناوری اطلاعات را بازگو کرد. در این بحث، اشاره می‌شود که تمایلات مادی بشر، پایگاه اصلی شکل‌گیری »اخلاق توسعه» بوده که به پیدایش «حق توسعه» و »دستور توسعه» انجامیده است؛ یعنی بشر ابتدا به رفاه همه جانبه در زندگی خود گرایش یافته؛ سپس برای تأمین این رفاه، به یک نظام حقوقی روی آورده و سرانجام، سازمان‌های بین‌المللی را به استیفای این حقوق مکلف ساخته است؛ به همین جهت در تبیین نسبت »اخلاق» و »فناوری اطلاعات» باید فرایند «ارزشی، حقوقی و دستوری» مقوله »اخلاق» را کاوید تا بتوان رویکرد الهی را در این زمینه بسط داد و تشریح کرد. از نگاه استاد میرباقری، توسعه مادی در رفع بحران‌ها و تهدیدهای کنونی فناوری اطلاعات ناتوان است؛ چراکه اگر توسعه بر محور سودجویی دنیوی تعریف شود، ایثار و کرامت از معنا خواهد افتاد و تعارض و پراکندگی را درپی خواهد آورد. بر این مبنا، باید بر فطرت توحیدی بشر تکیه کرد و اخلاق الهی و فرهنگ عبودیت را زیربنای جهت‌گیری جامعه بشری قرار داد. اگر گسترش عبودیت و توسعه تقرب به درگاه الهی را به عنوان جان مایه اخلاق بشری بپذیریم، ایثار، تفاهم و امنیت اجتماعی شکل می گیرد و آسیب‌های فناوری اطلاعات روزبه روز کاهش می‌یابد و حتی در این فضا، تحول بنیادین رخ می‌دهد. به طور طبیعی چنانچه بشر به »اخلاق قُرب» روی آورد باید «حق قُرب» و »دستور قُرب» را نیز پی‌ریزی کند تا بتواند آثار تکامل الهی را در فناوری اطلاعات شاهد باشد.

در گفتار سوم، در فرایندی عمیق‌تر، نسبت بین اخلاق و فناوری اطلاعات در جامعه‌پردازی و مدیریت آن بررسی می‌شود تا در این راستا بتوان به صورت هر چه دقیق‌تر، توسعه جوامع را مطالعه کرد.در همین راستا استاد، پیدایش جوامع را نتیجه همدلی‌ها، همفکری‌ها و همکاری‌ها می‌داند؛ به سخن دیگر که اخلاق اجتماعی یا خوبی‌ها و بدی‌های اجتماعی، ره آورد همدلی اراده‌ها و فناوری نیز نتیجه همفکری و همکاری آن‌هاست. اخلاق، از این منظر، امری مدیریت‌پذیر است؛ پس هم باید مدیران آن را شناخت و هم مدل مدیریت موجود و مدیریت مطلوب را دریافت؛ بنابراین در مرحله تحلیل چگونگی مدیریت اخلاق جامعه، عوامل اثرگذار بر مدیریت را به عوامل «تکوینی، تاریخی و اجتماعی» تقسیم می‌کند و نشانه‌های اراده‌های تصرف‌کننده در اخلاق جامعه را در این سه پایگاه می‌جوید .استاد میرباقری پی‌جویی مدیریت اخلاق در حوزه اراده ها را نتیجه نگاه مؤمنانه به دستگاه خلقت می‌داند و معتقد است که در غیر این صورت اندیشمندان مادی، تمام پایگاه‌های اثرگذار بر ایجاد و توسعه جوامع را به جوشش و اشتداد مادی برمی‌گردانند.

در گفتار چهارم، پس از این که تأکید می‌شود که شبکه مدیریت مرکزیِ فناوری اطلاعات و ارتباطات در صدد است چهارچوب‌های مدیریتی جامعه اطلاعاتی را در راستای تأمین اهداف خود طراحی کند، مروری بر اعلامیه اصول ایجاد و ساخت جامعه اطلاعاتی انجام می‌شود و تفاوت اخلاق تعالی و اخلاق توسعه در فرایند ساخت جامعه اطلاعاتی مورد تأکید بیشتر قرار می‌گیرد؛ همچنین مسئله وابستگی تعریف اخلاق فناوری ارتباطات به «فلسفه ارتباطات» مطرح می‌شود.

گزیده کتاب نگاهی بنیادین به نسبت اخلاق و فناوری اطلاعات 

یکی دیگر از نکات مطرح در جامعه‌شناسی این است که عامل همبستگی اجتماعی یا شکل‌گیری اجتماعی نیز اخلاقیات است. زمانی می‌توان گفت جامعه تشکیل شده است که میان افراد آن جامعه مشترکات انگیزشی موجود باشد؛ به سخن دیگر وحدت اجتماعی ریشه در وحدت انگیزه‌ها همدلی، همفکری و همکاری جامعه دارد. پایگاه وحدت اجتماعی همان پایگاه همدلی و همبستگی و همفکری و همکاری جامعه است.

اگر جامع‌های پایگاه همدلی و پایگاه همفکری (منطق مشترک) یا پایگاه همکاری (قراردادهای متناسب) نداشته باشد، به وحدت نمی‌رسد و جامعه‌ای ایجاد نمی‌شود. اگر تمایلات افراد هماهنگ نشود، به صورت جزیره‌های مستقل از یکدیگر زندگی می‌کنند. جامعه از آن جایی شکل می‌گیرد که وحدت بین تمایلات انسان آغاز می‌شود. مجموعه‌ای از انسان‌ها که هیچ انگیزه مشترکی ندارند و حتی ارضای نیازهای اولیه آن‌ها نیز مشترک نیست، هرگز نمی‌توانند یک جامعه تشکیل دهند.