کتاب ریحانه سادات pdf و چاپی

معرفی کتاب ریحانه سادات

تاریخ سرزمین ایران سرشار از نام‌های درخشانی است؛ زنانی، مردان، کودکان و جوانانی که در راه وطن، عزیزترین دارایی خود یعنی جانشان را فدای عزت و سربلندی این خاک کردند. در میان این ستارگان، نام ریحانه‌سادات ساداتی آرمکی چون نوری فروزان می‌درخشد.

کتاب ریحانه سادات روایتگر بیست داستان کوتاه از زندگی دختر نوجوانی است که با وجود سن کم، باورهایی عمیق و ایمانی استوار داشت. ریحانه سادات، دختر دانشمند هسته‌ای شهید سیدمصطفی ساداتی آرمکی، نوجوانی بود ۱۴ ساله با روحی بزرگ‌تر از سال‌های عمرش؛ دختری شجاع و مؤمن که در آرزوی شهادت می‌زیست و سرانجام در یک عملیات تروریستی ناجوانمردانه، همراه پدر، مادر، خواهر، برادر و پدربزرگ و مادربزرگ خود به شهادت رسید. این اثر با نثری روان و احساسی، نه‌تنها زندگی کوتاه اما پُر معنا و درخشان این دختر ایرانی را بازگو می‌کند، بلکه تصویری از ایمان، مقاومت و عشق به وطن را در نسل نوجوان ایران به نمایش می‌گذارد.

گزیده کتاب ریحانه سادات

وقت ثبت نام اعتکاف رسیده بود. ریحانه به خاطر کارهای خانه و روضه مادر نتوانست ثبت نام کند، اما دلش مدام در مسجد و مراسم اعتکاف و پیش دوستانش بود. غروب روز آخر خودش را به مسجد رساند تا لحظات آخر را کنارشان باشد.

همان موقع داشتند با حلواهایی کوچک از معتکفین پذیرایی می‌کردند ریحانه هم یکی برداشت. فکر ریحانه از همان موقع مشغول شده بود. عصر گوشی‌اش را برداشت و به مسئول فرهنگی اعتکاف پیام داد و نوشت می‌خواستم بگم من ساعت ۴ روز آخر وقت غروب اومدم مسجد و هیچی به جز یک حلوای کوچک نخوردم. می‌خواستم بدونم مشکلی نداره؟ در فکرش این بود که شاید آن حلوا فقط برای کسانی بود که ثبت نام کرده بودند. مسئول فرهنگی اعتکاف با خنده و شوخی خیالش را راحت کرده بود، اما مدام در ذهنش این بود که چقدر آدم ها راحت حق یکدیگر را پایمال می‌کنند و این دختر ۱۴ ساله با این سن کم نگران تکه حلوایی ناچیز بود. تربیتی که حاصل لقمه حلال پدر و مادر بود.