0.0از 0

کتاب نقاش پاوه pdf

۵۱٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نظر را شما بذارید
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب نقاش پاوه

نقاش پاوه رمانی است که زندگی شهید ناصر کاظمی را از زاویه‌ای تازه روایت می‌کند و تلاش دارد رابطه‌ی عاطفی او با کردستان و مردم آن دیار را به تصویر بکشد. ناصر کاظمی، متولد سال ۱۳۳۵ در تهران، در جوانی به ورزش به ویژه فوتبال علاقه‌مند بود و در باشگاه ایرانا زیر نظر مرحوم پرویز دهداری فوتبال بازی می‌کرد. با وجود علاقه شدید به ورزش، پس از انقلاب اسلامی راه خدمت به کشور را برگزید و به سپاه پاسداران پیوست. او با انجام کارهای سخت و حضور در مناطق مرزی کردستان، منشأ خدمات بزرگی شد و در نهایت با گلوله تک‌تیراندازان گروه‌های مسلح کرددر محور  پیرانشهر-سردشت به شهادت رسید.

نویسنده کتاب، پس از سال‌ها جمع‌آوری اطلاعات و مصاحبه با خانواده، دوستان و همکاران شهید کاظمی، تصمیم گرفت زندگی او را در قالب رمان بازگو کند. حاصل این تلاش ابتدا رمان «همیشه رفیق» در انتشارات سپاه پاسداران بود که نگاه کلی به زندگی شهید داشت و سپس با تمرکز بر دوره حضور او در پاوه، کتاب نقاش پاوه در انتشارات فاتحان شکل گرفت. این اثر با بهره‌گیری از داستان‌پردازی و عناصر روایی، محورها و رخدادهای واقعی زندگی شهید کاظمی را جذاب و قابل درک برای مخاطب ارائه می‌دهد. کتاب نقاش پاوه فرصتی است برای شناخت بهتر شهید ناصر کاظمی و درک عمیق‌تر پیوند او با مردم و دیار کردستان.

گزیده کتاب نقاش پاوه

کیانوش قبل از بازی کُرکُری می‌خواند، اما بعد از دادن پنج امتیاز، زبانش بند آمده بود. می‌دانست اگر ببازند، دیگر نمی‌تواند بهزاد را جمع کند. به جمع تیم مقابل نگاه کرد که دور هم حلقه زده بودند. ناصر کاظمی داشت تندتند برایشان حرف می‌زد. به جلال و محمد گفت: «توپ‌ها را برسانید به غفور، خوب پاس می‌دهد.» به غفور گفت: «تو هم پاسهایت را بین من و بهزاد تقسیم کن. وقتی آنها سرویس می‌زنند، تو علامت بده به کی پاس می‌دهی، مثلا این علامت یعنی من.» انگشت کوچک و اشاره را بالا نگهداشت و دو انگشت دیگر را با شصت گرفت. «این یعنی بهزاد!» شصت و اشاره را بالا گرفت و آن سه تا انگشت دیگر را جمع کرد. بعد هم تأکید کرد: «دستت را بگیر پشت سرت که نبینند علامت می‌دهی! من و غفور وقتی آنها سرویس می‌زنند عقب‌تر می‌ایستیم که دست تو را ببینیم.»