0.0از 0

کتاب پدرانه مادرانه

زندگی به سبک شهدا - 3

موجود کن
  • چاپی
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نظر را شما بذارید
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب پدرانه مادرانه 

کتاب پدرانه مادرانه نوشته عبدالعزیز فاتحی‌ مجرد می باشد و موسسه فرهنگی روایت سیره شهدا آن را به چاپ رسانده است.‮‬ کتاب «پدرانه مادرانه» جلد سوم از مجموعه کتاب زندگی به سبک شهداست. آنچه در این کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرد، اشاره به اساسی‌ترین وظایف والدین در خانواده است. وظایفی که در صورت رعایت نمودن آن‌ها می‌توان خانواده را به محیطی أمن و آرام برای اعضای خانواده تبدیل نمود و به تبع آن زمینه را برای رشد اخلاقی و معنوی جامعه فراهم کرد. موضوعاتی که در این کتاب مطرح می‌شود ابتدا والدین را از لحاظ زندگی مشترک مورد بررسی قرار داده و به موضوعاتی از قبیل همسرداری، شوهرداری و فرزند آوری می‌پردازد. پس از آن از لحاظ زندگی خانوادگی به جنبه‌های تربیتی و پرورشی در محیط خانواده اشاره شده و موضوعاتی از قبیل تربیت فرزند، رزق و روزی ، نشاط و معنویت در خانواده مطرح می‌شود.
در هر بخش تلاش شده تا نکاتی کوتاه و کلیدی پیرامون موضوع به صورت خلاصه ارائه شود. پس از آن برای آشنایی بیشتر مخاطبان با موضوعِ مورد بحث، کتاب‌هایی جهت مطالعه بیشتر معرفی شده است.
نکته‌ی حائر اهمیت آن است که در کتاب پدرانه مادرانه، تنها به بیان نکته‌ها و روش‌های کاربردی سبک زندگی اکتفا نشده و مجموعه‌ای از خاطرات شهدای والامقام به عنوان الگوی عملی و راهکار اجرایی ارائه شده است.

گزیده کتاب پدرانه مادرانه 

یکی از خصوصیات حاج آقا این بود که نمی گذاشتند کسی کارهای مربوط به ایشان را انجام بدهد. حتی به من که فرزند ایشان هستم اکراه داشتند که بگویند برایم چایی بیاور و یا چیزی برایم آماده کن. حتی به خاطر ندارم که ایشان حتی یکبار به همسرشان گفته باشند که یک لیوان آب به من بده. خودشان کارهای شخصی را انجام می دادند و عقیده شان این بود که من زن را برای کار کردن نیاورده ام. او هم وظایف مشخصی را بر عهده دارد و محترم است. بسیاری از اوقات هم، می دیدم که ایشان با آن سن زیاد و ضعفِ بدنی، صبح ها برای کمک به مادرم چایی درست می کردند. از این ها گذشته به آوردن خدمتکار هم راضی نمی شدند و وقتی درباره اش صحبت می کردیم سریع می گفتند: «من کی ام که کسی بیاد و من بهش امر و نهی کنم. اونم بنده ی خداست. من تا وقتی که قدرت روی پا وایسادن رو داشته باشم، خودم کارهای شخصی ام رو انجام میدم. هر وقت از پا افتادم، اونوقت وظیفه چیز دیگه س.