0.0از 0

کتاب ما تمامش می کنیم pdf

روایتی درباره مرزهای عشق و تحمل

۱۰۳٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نظر را شما بذارید
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب ما تمامش می کنیم 

کتاب ما تمامش می کنیم نوشته کالن هوور می باشد و انتشارات بله آن را به چاپ رسانده است. رمانی است عاشقانه و در عین حال پرهیجان که به موضوعات پیچیده انسانی مثل عشق، خانواده و آسیب‌های عاطفی می‌پردازد. داستان حول محور دو شخصیت اصلی می‌چرخد که در شرایطی سخت و غیرمنتظره با یکدیگر آشنا می‌شوند و رابطه‌ای عمیق شکل می‌گیرد.

هوور در این کتاب، با قلمی صمیمی و روان، چالش‌های روانی و عاطفی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه گذشته و اسرار زندگی افراد می‌تواند بر روابطشان تأثیر بگذارد. این اثر برای کسانی که به رمان‌های عاشقانه با لحظات احساسی عمیق و پیچش‌های داستانی علاقه دارند، بسیار جذاب است و به راحتی خواننده را با خود همراه می‌کند.

گزیده کتاب ما تمامش می کنیم 

من همان دخترم. نامم لیلی بلوم است و پدرم اَندرو بود.
بعد از خواندن متن قدردانی از پدرم، بلافاصله با پروازی مستقیم به بوستون برگشتم و به بالای اولین ساختمانی که پیدا کردم رفتم. باید بگویم که این کار نه به خاطر قصد خودکشی بود. اصلاً چنین نیازی نداشتم. فقط واقعاً به هوای تازه و سکوت نیاز داشتم. چیزی مثل فرار از این وضعیت. چیزی که نمی توانم از آپارتمانم در طبقه سوم به آن دست پیدا کنم. چون دسترسی به پشت بام ندارم و هم اتاقی ام همیشه در حال خواندن اشعار خود است. البته چیزی از سردی هوای بالا نگفتم. هوای آنجا قابل تحمل است، اما راحت نیست. حداقل می توانم ستاره ها را ببینم. از دست دادن پدر، هم اتاقی اعصاب خردکن و متن های قدردانی بی پاسخ، وقتی که آسمان شب آنقدر صاف باشد که عظمت جهان را درک کنی، آنقدرها هم بد نیست. من عاشق لحظه ای هستم که آسمان به من حس بی اهمیتی می دهد.

این شب را دوست دارم. خیلی خوب... بگذارید این جمله را طوری دیگر بیان کنم که بهتر احساساتم را منتقل کند. این شب را دوست داشتم. اما متأسفانه، درب پشت بام به سختی باز شد. انتظار داشتم که پله ها مرا به پشت بام پرتاب کنند. در دوباره محکم بسته شد و قدم ها از روی کف چوبی گذشت. حتی زحمت نگاه کردن به اطراف را به خودم ندادم. هر کسی که بیاید احتمالاً متوجه نخواهد شد که من اینجا هستم، با پاهای آویزان از لبه پشت بام. آنقدر شتاب زده وارد شد که تقصیر من نیست اگر فکر کند کسی جز خودش اینجا نیست.