در دنیای رقابت، موفق‌ترین افراد کسانی نیستند که فقط می‌گیرند، بلکه کسانی‌اند که درست و هوشمندانه می‌دهند.
آدام گرنت، استاد روان‌شناسی سازمانی در مدرسهٔ بازرگانی وارتون و نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز، در این اثر تحول‌آفرین و پرنفوذ، سه سبک تعامل انسانی را بررسی می‌کند: گیرنده‌ها، دهنده‌ها و موازنه‌گران. با پشتوانهٔ پژوهش‌های علمی، مطالعات موردی و داستان‌های واقعی از دنیای کسب‌وکار، آموزش پزشکی و کارآفرینی، گرنت نشان می‌دهد که دهنده‌ها (کسانی که بی‌چشم‌داشت به دیگران کمک می‌کنند) چگونه در بلندمدت به موفق‌ترین، بانفوذترین و رضایت‌مندترین افراد تبدیل می‌شوند.

سال‌هاست که موفقیت را نتیجهٔ ویژگی‌های فردی مانند شور و اشتیاق، سخت‌کوشی، استعداد و شانس می‌دانیم، اما امروز بیش از هر زمان دیگری، موفقیت به چگونگی تعامل ما با دیگران بستگی دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که افراد در محیط کار معمولاً در یکی از سه دسته قرار می‌گیرند: گیرنده‌ها، موازنه‌گران (برابری‌جوها) و دهنده‌ها. گیرنده‌ها تلاش می‌کنند بیشترین بهره را از دیگران ببرند، موازنه‌گران به دنبال تبادل منصفانه‌اند، اما دهنده‌ها گروه کمیابی هستند که بدون انتظار دریافت، به دیگران کمک می‌کنند و در نهایت پاداشی فراتر از انتظار دریافت می‌کنند.

گرنت با ترکیب شواهد علمی و داستان‌هایی جذاب، توضیح می‌دهد:

چگونه بهترین شبکه‌سازهای آمریکا روابط خود را توسعه داده‌اند؛
چرا نابغهٔ خلاق پشت یکی از محبوب‌ترین برنامه‌های تلویزیون سال‌ها در گمنامی کار می‌کرد؛
یک مدیر بسکتبال چگونه تیمش را پس از چند انتخاب ناموفق به موفقیت رساند؛
و چگونه می‌شد چهار سال پیش از سقوط انرون (از بزرگترین شرکت‌های انرژی و بازرگانی آمریکا)، این ورشکستگی عظیم را پیش‌بینی کرد، بدون نگاه کردن به حتی یک عدد.

کتاب هنر بده بستان نشان می‌دهد که مهارت‌های کلیدی مانند شبکه‌سازی، همکاری، تأثیرگذاری، مذاکره و رهبری چه ویژگی مشترکی دارند. هنر «دهنده بودن» نگاهی تازه و علمی به مفهوم موفقیت ارائه می‌دهد: موفقیتی که نه از رقابت بی‌امان، بلکه از همکاری، سخاوت و اعتماد متقابل شکل می‌گیرد.

کتاب هنر بده بستان در فهرست برترین آثار حوزهٔ رهبری و توسعهٔ فردی قرار گرفته و توسط رهبران، مربیان و مدیران سراسر جهان به‌عنوان یک منبع کلیدی استفاده می‌شود. اگر می‌خواهید موفق باشید و هم‌زمان دنیای اطرافتان را بهتر کنید، این کتاب مسیر و بینشی است که باید بشناسید.

گزیده کتاب هنر بده بستان

اگر افراد زمان زیادی را صرف بخشندگی کنند، ممکن است انرژی خود و همکارانشان را به خطر بیندازند و روابط شبکه ایشان را تحت تأثیر قرار دهند. اگر اعتبار حرفه‌ای خود را از دست بدهند و به روابط ضعیفی متکی شوند، تبدیل به فردی اضافه و بی‌فایده برای محیط کاریشان می‌شوند و ممکن است منافع شخصی خود را از دست بدهند. در نهایت بخشندگان ممکن است به فرسودگی و بی‌ثمری برسند. چون استراتژی‌هایی که بخشندگان را به بالاترین سطح موفقیت می‌رساند با روشهایی که آنها را به پایین می‌کشد، تفاوت دارد. درک این که چه چیزی باعث موفقیت بخشندگان می‌شود و چه عواملی می‌تواند آنها را به شکست بکشاند، اهمیت ویژه ای دارد. چرا بعضی از بخشندگان خسته و فرسوده می‌شوند، در حالی که دیگران با انرژی و انگیزه به کار خود ادامه می‌دهند؟ چگونه بخشندگان از سوءاستفاده دریافت‌کنندگان جلوگیری می‌کنند؟ و چگونه افراد گروه‌ها و سازمانها می‌توانند از بخشندگان حمایت کنند و موفقیت آنها را گسترش دهند؟