کتاب آینده جنبشهای اسلامی در جهان عرب pdf
علل افول قدرت اسلام گرایان بعد از انقلابهای عربی
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب آینده جنبشهای اسلامی در جهان عرب
سقوط دولت محمد مرسی در مصر، تضعیف دولتهای برآمده از اعتراضات سال ۲۰۱۱ میلادی در کشورهای اسلامی را به دنبال داشت. ناکامی تلاشهای انقلابی، بهویژه جریانهای اخوانی در کشورهای تونس، لیبی، مراکش و دیگر مناطق، این پرسش را مطرح میکند که آیا بیداری اسلامی در دورهٔ کنونی به افول گراییده است یا این تحولات بخشی از سیر تکاملی جریان بیداری اسلامی در منطقهٔ غرب آسیا و شمال آفریقا محسوب میشوند؟
در کتاب آینده جنبشهای اسلامی در جهان عرب، تلاش شده است عملکرد اسلامگرایان متأخر، به ویژه جماعت اخوانالمسلمین در کشورهای عربی، در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رسانهای مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و علل ناکامی و ضعف آنها پس از انقلابهای عربی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. نویسندگان کتاب، که عمدتاً دارای گرایشهای سکولار هستند، انتقادات تندی به عملکرد اسلامگرایان در دولت، پارلمان و اجتماع وارد کردهاند و در برخی بخشها ریشهٔ مشکلات این گروهها را تلاششان برای تشکیل حکومت اسلامی دانسته و خواستار جدایی دین از سیاست و جامعه شدهاند. با این حال، مطالعهٔ دقیق کتاب نشان میدهد که مسئله اصلی نه هدف اسلامگرایان، بلکه نوع قرائتی است که از اسلام ارائه میدهند.
اسلامگرایان عرب، بهویژه اخوانیها، به محض کسب قدرت سیاسی پس از انقلابهای عربی، به دلیل فقدان رویکرد تئوریک و تجربهٔ عملی در حکومتداری، ناگزیر به اجرای نظرات جریانهای افراطی همچون سلفیها شدند. فقدان تجربهٔ سیاسی و پایههای نظری باعث شد تا قرائتی ناقص و غیرواقعی از حکومت اسلامی و نسبت دین و حکومت به اجرا درآید، که با اندیشهٔ سیاسی اسلام در خصوص تشکیل حکومت اسلامی تطابق نداشت. این موضوع در نهایت موجب شد تا پس از گذشت یک سال و اندی، موجی از اعتراضات مردمی علیه گروههای اسلامی شکل گیرد و آنها از عرصهٔ حکومتی کنار زده شوند. در ترجمهٔ این اثر، و براساس نظر ناشر، برخی تعدیلها در رویکردهای ضد دینی نویسندگان اعمال شده و در برخی موارد، ابهامات با پاورقی توسط مترجمان توضیح داده شده است.
گزیده کتاب آینده جنبشهای اسلامی در جهان عرب
در تاریخ اندیشه اسلامی همواره این سوال اساسی مطرح وجود داشته است که بین نص و عقل یا اشکال مختلف آن به ویژه در شرایطی که بحث پیرامون ذات الهی است،کدام را باید اولویت داد. در این رابطه الطحاوی بر این باور است که هرگاه میان عقل و نقل تعارضی به وجود آید، اولویت با نقل است. زیرا جمع میان دو مدلول در حقیقت جمع میان دو نقیض است و کنار گذاردن آنها مساوی با کنار گذاردن دو نقیض است. این در حالی است که اولویت دادن به عقل امری ممتنع است؛ زیرا عقل مبتنی بر صحت شنیدهها و قبول آن چیزی است که از پیامبر (س) به ما رسیده است. لذا اگر حکم بر بطلان نقل دهیم، در حقیقت دلالت عقل را باطل ساختهایم و اگر دلالت عقل را باطل کنیم، دیگری صلاحیتی برای تعارض یا نقل وجود نخواهد داشت. بایراین اولویت دادن عقل به صورت خودکار موجب عدم اولویت دادن به آن خواهد شد و این شفاف آشکار است.

