نمای نزدیک:«ترسم مده ای رفیق از رجعت شب می دانی؟ مرده را نگیرند به تب! من عقربه ساعت هجران توام با خاطره تو می روم رو به عقب» هر چند زهیر توکلی شاعر مجموعه «میخانقاه» اعتقاد چندانی به فرم و تکنیک ندارد اما این رباعی و تعداد دیگری از رباعیهای این دفتر نشان می دهد که هم به فرم مسلط است و هم چندان به آن بی اعتنا نیست. زهیر در جایی گفته است: «بیشتر برایم معنی اهمیت دارد تا فرم. من ترجیح می دهم شاعر بزرگی نشوم تا اینکه بخواهم فقط دنبال فرم باشم و معنی را فدای فرم کنم.» او همچنین می گوید: «الگوی آرمانی من، مولوی است، چرا که مولوی دنبال فرم نبود. در اشعار مولوی این معنی است که فرم خاص خودش را به وجود آورده است.» با این وجود در عمل زهیر در مواجهه فرم و معنی جانب یکی را به نفع دیگری رها نکرده و سعی دارد اعتدال را در این زمینه نگه دارد. او کاربردهای تکنیک را حتی در جزئیات هم در جاهایی که امکان بروز پیدا کرده از دست نداده و هر از گاهی مخاطب در شعر او با آن مواجه می شود:«مطلوب ز جام را بگویم؟ لب تو/ محبوب سلام را بگویم؟ لب تو لب بر لب من گذار و خاموش که من/ خود لُبِّ کلام را بگویم: لب تو»
کنگره :
PIR7994/و544م9 1388
شابک :
978-964-506-640-4
شابک دیجیتال :
978-600-03-2573-2
نظر دیگران //= $contentName ?>
صفحه 25: ”گم در رنج و شادی مردم بودناشکی گم گشته در تبسم بودندر باران ها چو قطره ای گم بودنبهتر ز مسلمانی و ک...