در اوایل تابستان 2004، استیو جابز به من تلفن کرد. سالها بود که با من دوست بود و گاه و بیگاه با هم ارتباط داشتیم و این رفاقت وقتی شدت گرفت که محصول جدیدی ارائه کرد و خواست آن را از طریق مجلۀ تایم یا CNN که قبلاً در آنجا کار می-کردم، به همه معرفی بکند؛ اما حالا که دیگر نه در تایم کار می-کنم و نه در CNN، زیاد از او خبر ندارم. ما کمی در مؤسسه آسپن صحبت کردیم من که تازگی¬ها به این مؤسسه پیوسته بودم، از او دعوت کردم به محوطۀ تابستانی دانشکدۀ ما در کولورابرو بیاید تا کمی با هم صحبت کنیم. او گفت که دلش می¬خواهد بیاید، ولی مایل است با هم کمی قدم بزنیم و صحبت کنیم...