صادق هدایت، داستان حاجی مراد را با نگاهی به رسم و رسومات و فرهنگ غلط مرد سالار ایرانی نوشته است.
حاجی مراد مردی است بسیار سنتی و با طرز تفکری قدیمی. وقتی پدرش را از دست می دهد مادرش بر طبق وصیت او عمل می کند و تمام دارایی شان را به طلا تبدیل می کند تا بتوانند به کربلا بروند.
اما بعد از مدتی پولشان تمام می شود و به گدایی می افتند. حاجی مراد می تواند خودش را به عمویش برساند و پیش او بماند. و وقتی عمو فوت می کند، دارایی هایش به علاوه لقب حاجی، همه به حاجی مراد می رسد. اما حاجی مراد از زن گرفتن شانس نیاورده است...