صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

<p><strong>کتاب سفری که پرماجرا شد</strong>، نوشته <strong>بنفشه رسولیان بروجنی</strong> است. این کتاب، قصه ی جذاب و شیرین را از چند کودک در زمان پیامبر(ص) روایت می&zwnj;کند که در آخرین سفر حج، همراه پیامبر و مردم مدینه، شاهد ماجراهای جذاب این سفر و واقعه غدیر خم هستند.</p>
<ul>
<li><a href="#h_11313417739531688365691238">معرفی کتاب سفری که پرماجرا شد</a></li>
<li><a href="#h_77008436240811688365697149">خلاصه کتاب سفری که پرماجرا شد</a></li>
<li><a href="#h_26228070941801688365700781">بخشی از متن کتاب سفری که پرماجرا شد</a></li>
<li><a href="#h_2499461742781688365704027">خرید کتاب سفری که پر ماجرا شد</a></li>
</ul>
<h2 id="h_11313417739531688365691238">معرفی کتاب سفری که پرماجرا شد</h2>
<p><strong>داستان سفری که پر ماجرا شد</strong>، در زمان پیامبر اتفاق می&zwnj;افتد. این کتاب، قصه ی جذاب و شیرین را از چند کودک در زمان پیامبر(ص) روایت می&zwnj;کند که در آخرین سفر حج، همراه پیامبر و مردم مدینه، شاهد ماجراهای جذاب این سفر و واقعه غدیر خم هستند. این کتاب را نشر مهرستان با حال و هوای بچه&zwnj;های امروز به شکلی بدیع و با تصاویری جذاب ویژه سنین 7 تا 12 سال، به چاپ رسانده است. شخصیت&zwnj;های این کتاب، مخاطب را در طول داستان با خود همراه کرده و ضمن درگیرکردن او با ماجراهایی که در شهر مدینه و سفر حج برای آن&zwnj;ها اتفاق می&zwnj;افتد، آموزه&zwnj;های اخلاقی و دینی متعددی نظیر ادب، همدلی و همکاری، صبر و استقامت و همچنین محبت و ولایت اهل بیت(ع) را به&zwnj;صورت غیرمستقیم به آن&zwnj;ها ارائه می&zwnj;کنند.<br>گفتنی است که تاکنون بیش از پنجاه چاپ از این کتاب به دست مخاطبان عزیز در سراسر ایران رسیده است.</p>
<h2 id="h_77008436240811688365697149">خلاصه کتاب سفری که پرماجرا شد</h2>
<p>بنفشه رسولیان <strong>کتاب سفری که پرماجرا شد</strong> را برای گروه کودک و نوجوان نوشته و در آن ماجرای سفری را که برای هانی، حنیف، طاهر، سامر و دیگر بچه های مدینه اتفاق افتاده شرح می دهد.<br>قصه با فرار &ldquo;شاخ طلا&rdquo; بُز کوچولوی حنیف از دست حنیف شروع می شود، اینکه شاخ طلا وارد چند مغازه شده و بساط فروشنده ها را به هم ریخته و اگر پا درمیانی رسول خدا(ص) نبود معلوم نبوده حنیف چه اندازه گرفتار می شده. &ldquo;شاخ طلا&rdquo; نمک این داستان است و گاه گاهی در وسط قصه به حرف می آید و اعلام نظر می&zwnj;کند.<br>حنیف که پدرش را در یکی از جنگ ها از دست داده است وقتی با خبر می شود پیامبر(ص) از همۀ مردم دعوت کرده تا مراسم حج شرکت کنند و همگی از مدینه به سمت مکه حرکت کنند غمگین می شود. او که فکر می کند به علت نداشتن پدر نمی تواند مثل بقیه دوستانش همراه مادرش به این سفر برود ناراحت است. اما با شنیدن خبری جالب، امید رفتن به این سفر در او زنده می شود و باز لبخند به لبانش بر می گردد.<br>این که چرا این سفر برای پیامبر(ص) بسیار مهم است؟ و چرا به همه جا قاصد و خبرسان فرستاده تا همه مردم را به این سفر پرماجرا دعوت کند؟ سوالاتی هستند که در ادامۀ کتاب کم کم روشن خواهد شد.<br>شور و شوق سفر در میان کودکان و نوجوانان کتاب بیشتر از همۀ مردم است به گونه ای که هانی و تلما شب حرکت به خواب نمی روند و تند تند در مورد این سفر از پدر سؤال می پرسند: &laquo; &hellip; پدر تا مکه چند روز راهه؟ &hellip;پدر میشه دربارۀ خونه خدا برامون بگی؟چی شکلیه؟&hellip;&raquo;<br>صبح حرکت دیدار دوستانۀ بچه ها خواندنی و زیباست. حنیف با ذوق از همسفری اش با دو نوۀ پیامبر می گوید و اینکه آن ها واسطه شده اند تا حنیف طناب را از گردن شاخ طلا باز کند.<br>&laquo;سریع از جایم بلند می شوم. هنوز خوابم می آید. دلم میخواهد بخوابم. چشم هایم را می مالم. تلما دارد جلوی آینه رو سری اش را می بندد. لباس سفیدش خیلی تمیز و قشنگ است. خوش به حال دخترها چه لباس های قشنگی می توانند بپوشند. البته لباس ما پسرها هم بد نیست. سفید و بلند و تمیز است.<br>پدر همۀ اسباب و اثاثیه را روی الاغمان گذاشته و در حیاط، منتظرمان است.&raquo;</p>
<h2 id="h_26228070941801688365700781">بخشی از متن کتاب سفری که پرماجرا شد</h2>
<p>&nbsp;من و حنیف در غلغله و همهمه مردم گم شده ایم. اصلا باورم نمی شود این همه آدم در شهر ما جمع شده باشند. حنیف ناگهان مثل جرقه آتش از جا می پرد و می گوید:<br>&laquo;هانی، هانی، ببین! پیامبر خدا رو نگاه کن. داره بین مردم راه می ره و باهاشون حرف می زنه.&raquo;<br>من دقیق تر نگاه می کنم.<br>-حنیف، من دارم درست می بینم؟ انگار یه بچه رو بغل کرده! وای خوش به حال اون بچه!<br>حنیف از خوش حالی در جایش بند نمی شود.<br>-هانی من الان می رم جلو، پیش پیامبر. می خوام باهاش حرف بزنم.<br>با یک عالمه تعجب می گویم: &laquo;حنیف، با شاخ طلا می خوای بری؟!&raquo;<br>حنیف می خندد و می گوید: &laquo;بله، با شاخ طلا می رم. تا حالا چند بار رسول خدا منو با شاخ طلا توی کوچه دیده. یک بار بهم چند تا گردو داد و گفت: &laquo;مراقب بزغاله ت باش. مبادا اذیتش کنی. آب و علفش رو به موقع بده. این حیوونا رو خدا آفریده تا در خدمت ما آدم ها باشن. ما هم باید ازشون مراقبت کنیم.&raquo;<br>-حنیف، الان شلوغه. توی این شلوغی ممکنه پیامبر نتونه با تو حرف بزنه. بهتره صبر کنی.<br>حنیف نگاهی به من می کند و می گوید: &laquo;رسول خدا همیشه برای بچه ها وقت داره. حالا ببین.&raquo;<br>و بعد، طناب شاخ طلا را می کشد و می رود وسط جمعیت. با دستش لباس رسول خدا را می گیرد و تکان می دهد. رسول خدا برمی گردد و در حالی که لبخند می زند، حنیف را می بیند. خم می شود و سر حنیف را می بوسد. از جیبش چیزی بیرون می آورد و به او می دهد.<br>حنیف دوان دوان به سمت من برمی گردد.<br>-بفرما! دیدی؟<br>-آره دیدم. خوش به حالت. حالا چی بهت داد؟<br>حنیف مشتش را باز می کند. مقداری گندم برشته و خوش بو ...</p>
<h2 id="h_2499461742781688365704027">خرید کتاب سفری که پر ماجرا شد</h2>
<p>برای <strong>خرید کتاب سفری که پر ماجرا شد</strong>، با تخفیف ویژه به سایت و نرم افزار فراکتاب مراجعه و آن را تهیه کنید و از خواندن آن لذت ببرید.</p>
<p><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2023/6/خرید کتاب سفری که پر ماجرا شد.jpg" width="1140" height="785" alt="خرید کتاب سفری که پر ماجرا شد" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>داستان سفری که پر ماجرا شد</strong> در جدول زیر آورده شده است:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2"><strong>مشخصات</strong></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td>مهرستان</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td>بنفشه رسولیان بروجنی</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>175</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td>داستان کودک و نوجوان</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>چاپی با تخفیف ویژه</td>
</tr>
</tbody>
</table>
<p></p>

سفری که پرماجرا شد

بنفشه رسولیان

مرضیه قائدی

<p>انتشارات مهرستان ناشر کتاب های خانواده با مدیریت علی منتظری از سال 1395 فعالیت خود را به طور رسمی شروع و در زمینه ی ارتقاء فرهنگ خانوادگی تلاش بسیاری کرده است.</p>

<h2>معرفی انتشارات مهرستان</h2>

<p>مهرستان مخفف &quot;محصولات هنری رسانه ای&quot; است؛ و تنها محصولات ارائه نمی کند بلکه اسم مکانی&zwnj; است برای خانواده، برای اینکه یاد بگیریم چگونه مهر بورزیم. مهرستان انتشاراتی است که در حال اجرای طرحی در همین باب می باشد. در این طرح درصدد آن است که با تأمین ابزارهای حمایتی، در تقویت و توان بخشی خانواده ها بکوشد. مهرستان خود را به عنوان یک فضای پویا و پشتیبانی کننده می داند که سعی می کند در جهت ارتقاء کیفیت زندگی نقشی ایفا &zwnj;کند. این جا با ارائه خدمات گوناگون آموزشی در عرصه های هنری و رسانه ای، می خواهد به ارتقاء فرهنگ و هنر درون خانواده ها کمک کرده باشد.<br />
در همین راستا جهت رسیدن به رسالت خود انتشارات مهرستان در سال 1395 فعالیت خود را در آغاز کرد. از جمله زسالت و اهداف مجموعه مهرستان عبارتند از: تولید، ترویج، ارزشیابی و رتبه بندی آثار در قالب&zwnj; رسانه های مکتوب، تصویری و محصولات فرهنگی هنری به منظور تعالی درون زا و جمعی خانواده در راستای تربیت و تعلیم از طریق پاسخگویی به مهم ترین مسائل خانواده، مبتنی بر تعالیم قرآن و اهل بیت.</p>

<h2>آدرس انتشارات مهرستان</h2>

<p>اصفهان، خیابان مسجد سید، خیابان آیت الله زاهد، کوچه شمارۀ 15 (شهید رفیعیان)، پلاک 33.</p>

<h2>مدیر انتشارات مهرستان</h2>

<p>مدیر انتشارات مهرستان علی منتظری، یکی از جوانان پای کار این انتشارات است.</p>

<h2>کتاب های انتشارات مهرستان</h2>

<p>انتشارات مهرستان کتاب های زیادی در دسته های کودک و نوجوان، خانواده و رمان و ... منتشر کرده است که می&zwnj;توانید در قالب های مختلف چاپی، الکترونیک و حتی صوتی آن ها را در مجموعه فراکتاب بیابید. در زیر عناوین بعضی از این کتاب ها را آورده ایم:<br />
کتاب عطر قصه&zwnj;های تو، سفری که پرماجرا شد، گدار، دل به دل راه داره، والفور، بچه&zwnj;ای که نمی&zwnj;خواست آدم باشد و ...</p>


کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب سفری که پرماجرا شد