کتاب «تب ناتمام» روایت زندگی سرکار خانم شهلا منزوی مادر جانباز شهید حسین دخانچی است که 17 سال عاشقانه و صبورانه فرزند جانبازش را پرستاری میکند.
شهید «حسین دخانچی» سال 1363 در عملیات بدر قطع نخاع شد و پس از تحمل 17 سال درد و رنج جانبازی در سال 1381 به شهادت رسید.
دبیرستان را تازه تمام کرده بودم که خبر شهادتش را شنیدم. پیش خودم میگفتم امروز و فرداست که داستان زندگیاش چاپ شود و آن وقت، خودم اولین کسی هستم که کتابش را میخرم و یکنفس میخوانم.
هفده سال منتظر ماندم و خبری نشد. هفده سال به امید نشستم و اتفاقی نیفتاد. بعد از آنهمه سال، تنها یک مجموعه خاطره از شهید دخانچی چاپ شده بود و خیلی از سؤالات من هنوز جوابی نداشت. باید خودم کاری میکردم؛ اما میتوانستم؟ دودل بودم. نمیدانستم از پس برداشتن آن بار برمیآیم یا نه. گوشی را که برداشتم، شماره را که گرفتم، صدای مهربان و باطمأنینهٔ آن طرف گوشی را که شنیدم، دلم قرص شد و ارادهام چند برابر؛ و اینگونه، داستان دنبالهدار زندگیام شکل دیگری گرفت. از آن به بعد، من بودم، یک مادر شهید بود و یک زندگی که دوست داشتم تا عمقش بروم، تا ته ماجراهای متفاوت و غیرمنتظرهاش
نظر دیگران //= $contentName ?>
با غیرت و شجاعت و دلیری رفتهای برای کشور و دینت بجنگی حالا قطع نخاع افتادهای روی تخت آن هم از گردن برای خارا...
سلام و نور کتاب تب ناتمام رو خوندم همون اول بگم که من مثل سایر دو ستان نمیتونم یه جمله ی ادبی وزیبا در مورد او...
تب ناتمام از آن دست کتابهاییست که وقتی تمام می شود دلت میگیرد، دلت تنگ میشود. آنقدر با شخصیت ها زندگی کرده ای...
سلام. این حجم از فداکاری و صبوری مادر شهید و ایثار همسر شهید و صبر و تحمل خود شهید و اخلاق خوبشون خیلی برام عج...
خیلیی خوب بود عاشقانه هایی که کمتر جایی میشه دید...
سلام . این شهید بزرگوار و خانوادشون بالاخص مادر صبورشون مصداق بارز راضی به رضای خدا بودند....
شبی که کتاب رو شروع کردم، نتونستم تا تموم شدنش گوشی رو زمین بذارم لحن کتاب جذاب و خواندنی و ملموسه روایت واقعی...
کتاب واقعا عالی بود و من ظرف مدت 2 روز اونو تموم کردم انقدر شیرین و جذاب بود و نثر روان و ساده داشت وقتی شهلا ...
نکته جالب کتاب تلاش مادر خانواده و اینکه اینقدر عشق واز خودگذشتگی داشت در برابربچه هاش و عشق و صبوری در برابر ...
وقتی طفل کوچکمان تب میکند آن هم به مدت چند روز،چقدر دستپاچه میشیم.. حکایت مادری صبور با تب های چند ساله و ناتم...