نظر شما چیست؟

معرفی کتاب آتش کف دست

کتاب آتش کف دست، داستان زنی را روایت می‌کند که سال‌ها مشاور تربیتی کودک و نوجوانان بوده و بعد از بازنشستگی نیز به همان کار به‌صورت مجانی ادامه می‌دهد. اما در میانه راه، به خاطر مشکلات مادی، با یک وسوسه شیطانی کانال رمالی راه‌اندازی می‌کند تا از این طریق مشکلات مالی‌اش را برطرف کند، اما حوادث جدیدی که رخ می‌دهد، سمت و سوی کارهای این زن را تغییر می‌دهد.

شخصیت اصلی داستان در این بین متوجه می‌شود که پسرش در دام او افتاده است و همین جرقه‌ای می‌شود تا داستان در مسیر جذاب تری حرکت کند.

گزیده کتاب آتش کف دست

حس غربت مثل آتشفشان خفته‌ای ناگهان بیدار می‌شود، تنوره می‌کشد. بغض از سینه و گلویم مثل گدازه فواره می‌کشد و تمام تنم را می‌لرزاند و باران داغ و سوزانش می‌پاشد روی گونه‌ها و صورتم. جواد ببیند می‌گوید خدا دیوانه‌هایش را هوشیار کند.

دلم برای مادرم، برای دست‌های زمخت و زبرش که همیشۀ خدا بوی خمیر می‌دادند، تنگ‌شده؛ برای شب‌هایی که زیر نور ماه روی تخت می‌نشستیم و برای من اوسنه تعریف می‌کرد. صدای سگ که از دور دست می‌آمد، می‌ترسیدم، خودم را می‌چسباندم به سینه گرم‌ونرمش. چه آرامشی بود توی آغوشش!

دیویی :
‏‫‭8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
7442950
شابک :
978-600-441-313-8
سال نشر :
1400
صفحات کتاب :
191
کنگره :
‏‫‬‭PIR8361

کتاب های مشابه آتش کف دست