کتاب آزادی یعنی آزادی(الکترونیک و چاپی)

معرفی کتاب آزادی یعنی آزادی

عموماً مواجهۀ مردم با رهبران انقلاب اسلامی، از جنس ارتباط با ولی فقیه، حاکم، هادی و اداره کنندۀ جامعۀ اسلامی است و در بسیاری اوقات، جلوه‌های سیاسی ولی امر، ناخودآگاه، دیگر ابعاد شخصیت آنها را تحت الشعاع قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد برای شناخت و واکاوی لایه‌های دیگر چنین شخصیت‌هایی نیاز به تفحص و تعمق بیشتری است. برای مثال درخشش‌های علمی و قدرت مثال‌زدنی حضرت امام(ره) در ورود به علوم مختلف و نوآوری‌های قابل توجه‌شان، در مقایسه با حرکت عظیم انقلابی ایشان و ادارۀ کشور، کمتر نمود پیدا کرده است. همین نسبت در مورد رهبر معظم انقلاب نیز وجود دارد. یکی از ویژگی‌ها و جلوه‌های شخصیتی آیت الله خامنه‌ای ورود عالمانه و اجتهادی به برخی مباحث بنیادین علوم انسانی است. با این حال این بُعد از شخصیت علمی ایشان، در پرتو ابعاد متنوع دیگرشان مغفول است. 
مفهوم آزادی یکی از مهمترین و بنیادی‌ترین مفاهیم دانش‌های فلسفۀ سیاسی و فلسفۀ حقوق محسوب می‌شود. هر قرائتی از این مفهوم تأثیری مختص به خود در ابواب و فروع مختلف اندیشه‌های فلسفۀ سیاسی – اجتماعی و فلسفۀ حقوق دارد. در عین حال آزادی معنایی نیست که تازه و نوپیدا باشد بلکه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی و علمای سیاست در مورد آن سخن گفته و نظریه‌پردازی کرده‌اند. روشن است که ورود به مبحثی که سابقۀ چندصد سال مباحثات دانشمندان را در پیشینۀ خود دارد و مقابله و معارضه با آن و ارائۀ یک نظر بدیع در چارچوب معارف اسلامی کار چندان ساده‌ای نیست. کاری که ایشان حدود سی و پنج سال قبل، تلاش می‌کند در ضمن خطبه‌های نماز جمعه که محفلی عمومی است صورت داده و چارچوب روشنی از مفهوم آزادی در اسلام ارائه دهد. اینک این بیانات و نظریه‌ها توسط محمدرضا سعادتی‌فرد  در این کتاب تحت عنوان آزادی یعنی آزادی گردآوری و تهیه شده است.

گزیده کتاب آزادی یعنی آزادی

اولاً قبل از آنی که ما حالا وارد اصل بحث بشویم و آزادی را معنا بکنیم و حدود آزادی را معین بکنیم، یک مطلب کوتاهی را باید عرض کنم، که شاید امروز بیش از آن در این خطبه نگنجد  و او این است که ببینیم آیا اساساً در معارف اسلامی و در متون اسلامی چیزی به نام آزادی هست یا نه. ممکن است بعضی اینجور تصور بکنند که اصلاً ادیان با آن چیزی که اسم آن حریت و آزادی است، هیچ موافقتی ندارند و آزادی اجتماعی، آزادی‌های فردی، آزاد بودن انسان، در اروپا اول‌بار به وجود آمد و حدود دویست سال قبل مثلاً در انقلاب کبیر فرانسه ، مسئله‌ی آزاد بودن انسان و آزاد متولد شدن هر انسان اول‌بار مطرح شد و بگویند اینی که شما می‌خواهید مسئله‌ی آزادی را به اسلام بچسبانید، این‌ یک تلاش بیهوده است؛ اصلاً اسلام و بقیه‌ی ادیان با آزادی سروکاری ندارند و این مفهوم اجتماعی و سیاسی که امروز در دنیا رایج هست، این‌ یک مفهوم اروپایی است، یک مفهوم غربی است و ناشی از انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب‌های غربی است، مکاتب غربی است؛ به اسلام چه ربطی دارد؟ ما ببینیم آیا اساساً هیچ مفهومی در اسلام بهعنوان آزادی هست یا نه؟