کتاب نقد نظریههای روابط بینالملل رویکرد اسلامی ایرانی pdf
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب نقد نظریههای روابط بینالملل رویکردی اسلامی- ایرانی
کتاب نقد نظریههای روابط بینالملل؛ رویکردی اسلامی–ایرانی با این پیشفرض آغاز میشود که علوم مربوط به رفتار انسانی، از جمله روابط بینالملل، ذاتاً پیچیده، زمینهمند و تا حد زیادی غیرقابلپیشبینیاند. برخلاف علوم طبیعی که بر مجموعهای منسجم از قوانین ثابت استوارند، علوم انسانی با انسان سروکار دارند؛ موجودی که رفتار او همواره تابع شرایط تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و ذهنی است و همین امر وجود استثنا و ابهام را در این علوم طبیعی میسازد. از اینرو، اعتبار و درستی نظریههای روابط بینالملل نه مطلق، بلکه وابسته به میزان تطبیق آنها با واقعیت عینی و عملی جهان است.
کتاب با طرح این پرسش بنیادین پیش میرود که نظریههای روابط بینالملل تا چه اندازه توان تبیین واقعیتهای دنیای واقعی را دارند و آیا این نظریهها میتوانند نظامی معتبر از فهم و درک روابط بینالملل ارائه دهند یا خیر. نویسنده با تأکید بر این نکته که هر نظریهای متأثر از جایگاه نظریهپرداز، بستر تاریخی و جغرافیایی و موضوع مورد بررسی است، نشان میدهد که نظریههای مسلط غربی لزوماً واجد قابلیت تبیین و پیشبینی در همه مناطق جهان نیستند. در همین راستا، ناکارآمدی بسیاری از نظریههای غربی در توضیح واقعیتهای عینی خاورمیانه، بهویژه بهدلیل تفاوتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هویتی این منطقه، مورد توجه قرار میگیرد.
یکی از دغدغههای محوری کتاب، مسئلهی غیبت یا کمرنگبودن نظریهپردازی بومی در میان اندیشمندان ایرانی و شرقی است. نویسنده این پرسش را مطرح میکند که چرا اندیشمندان این جوامع کمتر به تولید نظریه متناسب با مسائل و تحولات خود پرداختهاند و این تصور رایج که نظریهها ذاتاً جهانی و از پیش تولید شدهاند، چگونه مانع خلاقیت نظری شده است.
بر این اساس، کتاب میکوشد با حفظ درک صحیح از اصول روابط بینالملل، توجه ویژهای به مبانی هویتی ایرانی و اسلامی داشته باشد. در این اثر، ضمن بررسی و نقد نظریههای اصلی روابط بینالملل و نقدهای رایج غربی بر آنها، تلاش شده است با واکاوی ریشههای هویت ایرانی–اسلامی، امکان فهم و تبیین واقعیتهای روابط بینالملل از منظر یک ایرانی فراهم شود و فاصله میان نظریه و واقعیت در فضای ذهنی و عینی ایران کاهش یابد.
گزیده کتاب نقد نظریههای روابط بینالملل رویکردی اسلامی- ایرانی
قدرتهای بزرگ، هرچند نتوانند و بدانند که نخواهند توانست، با این حال آرزوی بزرگ آنها این است که بهمثابه قدرت هژمونیک درآیند. گرایش به تبدیلشدن به قدرت هژمونیک و ناتوانی از نیتخوانی دیگر بازیگران موجب میشود که بهسختی نهادها و سازمانهای بینالمللی کارا شکل بگیرند. واقعیتهای ژئوپولیتیک جهان و غیرممکنشدن گسترش هژمونیک یک قدرت بر فراز تمام سرزمینها و اقیانوسها، دولتها را بهسوی این واقعیت کشانده است که خود را بهعنوان قدرت هژمونیک منطقهای بازسازی کنند.
چگونه یک دولت به قدرت هژمونیک نائل میشود؟ وی دو راه را معرفی میکند؛ یکی راه مستقیم و دیگری روش غیرمستقیم. مستقیمترین روش، همان روش متعارف جنگیدن است که اگرچه بسیار پرهزینه است، ولی اگر دولت عاقل به این نتیجه برسد که سود آن بر مشکلاتش میچربد، خواهد جنگید؛ خصوصاً آنکه یک جنگ موفق با کنارزدن رقیب میتواند امنیت مهاجم را بیشتر کند. بهنوعی، تهدیدکردنِ علیه، صرفاً در مقابله با قدرتهای کوچک نیز میتواند با هزینههای بهمراتب کمتر، اهداف قدرت بزرگ را جلب کند. راه دیگر این است که یک قدرت، رقیبان خود را از طریق حیله و فریب به منازعهها و جنگهای مداوم فرسایشی سوق دهد که چنین وضعیتی، قدرت نسبی او را تقویت خواهد کرد.

