کتاب بشنو از نی نوشته علی صفایی حایری منتشر شده در انتشارات لیلة القدر است. در کتاب بشنو از نی، با ارائه تحلیلی از دعا، مروری بر دعای ابو حمزه ثمالی است و آن را در دوازده فراز: توجه، حیرت و تنهایی، امن، حمد، قصد، اقرار، اعتذار، طلب، خستگی در راه، ایمان، توحید و خواستهها، توضیح و تفسیر مینماید.
آنها که هستی و زندگیشان را در رفتنها دیدهاند و ماندن را گندیدن و پوسیدن، اینها در این جریان و در این حرکت با مانعها و درگیریها رو به رو میشوند. مانعها و درگیریهایی که در همه جا خانه گرفتهاند. در درون آنها در خانه آنها، در محل و شهر و جامعه و در تمام جبههها. این درگیری مستمر، ناچار بحرانها و التهابها و اضطرابها و زمزمههایی به وجود میآورند و روحها هر چند به قدرت کوهها هم که باشند، با چنین زمزمههایی همراه خواهند شد.
در برابر این اضطرابها و زلزلهها که یک عامل طبیعی هستند میتوان چند گونه برخورد کرد. این چیزها میتواند آدمی را بشکنند و هرز کنند و میتوانند او را آماده سازند و به قدرت و توانایی بیشتر برسانند. در این حرکت و درگیری و در کنار تحولها و تغیرهای مستمر. آنها که لرزیدهاند و زیر و رو شدهاند، ناچار به ثابت و حق، به الله نزدیک میشوند و این اوست که آنها را به ثبات و امن رهنمون میسازد. سرچشمه اصلی این قطرههای امن و امان دو چیز است: یکی قرآن و دیگری پیوند و دعا.
قرآن را گاهی برای رسیدن به تسلط و آشنا شدن با تمامش میخوانیم، در این مرحله باید قرائت زیاد باشد و مستمر تا آنجا که قرآن همچون سرودی آشنا در تو جریان بگیرد. پس از مرحلهی تسلط، مرحلهی تثبیت و بهره برداری، در هنگام تزلزل هاست، ناچار آن ها که بر آن همه آیه مسلط هستند، هنگام بحرانها آیهای را میبینند که در آن ها بزرگ شده و بر آن ها جلوه کرده و تمام وجود آن ها را گرفته است. آن آگاهی و تسلط مقدمهی این مرحلهی ترتیل، ثبات گیری و تزلزل زدایی است. شاید اوائل بلوغم بود که کارهایم را حساب میکردم و قلههایم را تخمین میزدم و راهم را ارزیابی میکردم.
و پس از این همه به خودم رو میآوردم که چه دارم. در این هنگام به امکانات و وابستگیها از قدرت و ثروت و دوستها و خویشها و حتی دست و پا و مغز و شعور و استعدادهای خودم فکر میکردم و میدیدم که اینها چقدر فاصله دارند و چقدر هنگام احتیاج از من دور میشوند. هنگامی که صداشان میزنی جوابت را نمیدهند.
نظر دیگران //= $contentName ?>
عالی بود ...